جايي خواندم ما آدمها زنده ايم


به سبب آنكه كسي دوستمان داشته باشد


سوالي پيش آمد...!!!


من براي چه زنده ام..؟!!

چـقـدر خـوبـه . . .
یـکـی بـاشـه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه
سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش آرومـت کـنـه
هـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه
چـقـدر خـوبـه
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوری هـا . . .

سنگ،کاغذ، قیچی
کدام باشم از تو برده ام دنیا؟
...سنگ باشم؟
یا قیچی؟
بشکنم یا جدا کنم
.
کاغذ باشم که تو بنویسی و من اجرا کنم؟
آخ دنیا...آه دنیا...
با من هم بازی نشو.

خیلی تنهام

خیلی وقته که دلم میخواد پیش خدا برم

از زمین دل کندم و اون بالا بالاها برم

آخه اینجا هیچ کسی عاشق آدم نمیشه

اگه هم عاشق بشه لایق آدم نمیشه

یکی عاشقت میشه میگه که خیلی با حالی

آخر کارش میفهمی عمریه سر کاری

نظرات شما عزیزان:

سیاوش

ساعت22:48---8 ارديبهشت 1391

سلام دوست عزیز تبریک میگم واقعا وبلاگت خیلی خیلی قشنگه .من همیشه اینجا میادم سر میزنم چون خودم همیشه دلم گرفته هست

اگه امکانش هست یه موزیکم تو وبلاگن اضافه کن

پاسخ:chashm hatman siyavash jan

مـریــم

ساعت20:50---14 آذر 1390

[وب سایت]

خسته‌ام

خیلی خسته

به من جایی بدهید

می‌خواهم بخوابم

یک تخت خالی

یک دنیای خالی......

یک قلب خالی.........!

سحر

ساعت22:16---10 آذر 1390

به تو می اندیشم
به نرسیدن
به سوختن و ساختن
به تهاجم عشق
به قلب پاره من...

سحر

ساعت22:06---10 آذر 1390

بغض هایم را به ابرها می دهم

قلبم را از نام تو پر میکنم

باران که ببارد

آواز قلبم شنیدنیست!!!
پاسخ:mamnonam sahar jan kheili ghashang bod:(

Parisa

ساعت18:51---10 آذر 1390

[وب سایت]

هیچ هم سکوت



نشانه ی رضایت نیست،



شاید یکی دارد



خفه می شـــود



پشت یک بغض...

سلام وبه خیلی قشنگی داری

من همیشه به وبت سر میزنم خیلی دوسش دارم نمی دونم چرا شاید چون منو وبت مثله همیم دردایه نا گفتنیه زیادی داریم خیلی زیـــادپاسخ:salam parisa jan :(mamnonam azat kheili shereraye ghashangi bod :( parisa khanom har vaght miyai nazar bezari khoshalam mikoniya من که به هیــــــچ دردی نمیخورم... . . . این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند..!!

Parisa

ساعت18:51---10 آذر 1390

[وب سایت]

هیچ هم سکوت

نشانه ی رضایت نیست،

شاید یکی دارد

خفه می شـــود

پشت یک بغض...
سلام وبه خیلی قشنگی داری
من همیشه به وبت سر میزنم خیلی دوسش دارم نمی دونم چرا شاید چون منو وبت مثله همیم دردایه نا گفتنیه زیادی داریم خیلی زیـــاد
تنهایم، دریغ از یک دوست صمیمی در کنارم...

در کنج خرابه می نشینم تا بیاید روز مرگم...

روزهایم تکراری

حرف هایم آبکی

کسی راغب گوش دادن به حرف هایم نیست!

زندگانیم همه سرشار از تهی، دلم از کینه پر است!

دلم از نامردی عده ای دوست نما می سوزد...

که چرا هر شب و هر روز مرا زخم زبان می زنند!

مـریــم

ساعت14:07---10 آذر 1390

[وب سایت]

گفتند: با باران می‌آیی تو
باران که از دلتنگی و این حرف‌ها چیزی نمی‌داند.
پرونده‌ها را بازبینی می‌کنم، اما
در لابلای این همه اوراق
پیداست هرگز هیچ بارانی نباریده ست.
سرد است آغوش جهان بی تو ...
و هیچ خورشیدی
از عهده سرمای این دیوارها و صندلی‌ها بر نمی‌آید ...!

ستاره

ساعت18:41---9 آذر 1390

[وب سایت]

موقع Delete فولدر خاطراتت

ذهنم error می دهد،

گمانم یکی از فایلها در حال اجراست . . . !
پاسخ::(setare kho majbori dilit koni

سحر

ساعت13:57---9 آذر 1390

دست خیاطی را میبوسم که فکری بحال تنگی دلم بکند.
پاسخ::(

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: