عمــ ـــق تنهــ ـــایی
|
دیگر نمی خواهم عاشق شوم •.♥ تنها شادی زندگیم این است که هیچکس نمی داند تا چه حد غمگینم •.♥
چنان دل کندم از دنیا به درک که باران نیامد بقیه جملات در ادامه مطلب ....
همه شب من در دل بندر دیده به راهم تا که تو بازآیی •.♥
شبها آمدند
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ... •.♥عجیب است دریا !
باران من ، روزی باریدی بر تن خسته من ، قلب من شد عاشق تو!
انگار همه ی معشوق ها تصمیم گرفته اند که " بروند" •.♥ به هر کس می گويمـ " تـ ـو"، بهـ خودشـ می گيرد، نمی داند برای من
همه حساب و کتاب ها جور بود، وفور نعمت و گشایش رزق.
خوابیده بودم کابوس می دیدم از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم،
دیشبـــــــــ که باران آمد، میخواستــــــم سراغتــــــ را بگیــــــــرم اما خوب میدانستـــــم باز هم که پیدایتـــــ کنم، باز زیر چتــــــر دیگرانیــــــ.... •.♥ ثانیه ها...روزها...ماه ها...حقیرتر از آنند که بهانه ای برای از یاد بردنت باشند... •.♥
همه هوای
|
•.?درباري من?.•
بنام پيوند دهنده قلبهاي دو عاشق گفتم از عشق چه کنم گفتي بسوز گفتم اين سوختگي را چه کنم گفتي بساز............... خوش آمد ميگم به شما رهگزران اين کلبهي تاريکو تنهايي من اميدوارم ميزبان خوبي براي لحظاتتون باشم تا بازم بهم سري بزنيد> 
|
<-PollName->
آمار
وب سایت:
 |
 |
 |
 |
|
 |
|
|
||
 |
 |
 |
آمار
وبلاگ: